اثبات این که اسبی عملی انجام دهد که برخاسته از احساسات باشد، کار دشواری است. زیرا نه ما شیهه میکشیم و نه اسبها به زبانهای ما صحبت میکنند تا بتوانند دلیل اعمال خود را توضیح دهند. بنابراین، باید اعمال اسبها را مشاهده کرده و بهترین تفسیر ممکن را از آنها ارائه دهیم. به عنوان مثال، یکی از مادیانهای من هر زمان که چراگاه او عوض میشد، رفتار پریشانی از خود بروز میداد و دست از غذا خوردن میکشید. این رفتار نمیتواند تنها با اصول بقا یا باروری توجیه شود.
در مطالعات مشابه، تعدادی تحقیقات برای فهم ظرفیت احساسات در پستانداران انجام شده است. یکی از نمونههای مشهور “کوکو”، گوریلی که زبان علائم را از دکتر فرانسین پترنسون یاد گرفت و رابطهای عاشقانه با یک بچه گربه به نام “بال” داشت، است. کوکو در وقایع ناراحتکننده “اندوهگین” میشد و برای نشان دادن “عشق” و “احترام” خود به دیگران، احساساتش را نشان میداد. اگرچه این احساسات در مقایسه با عواطف انسانی ساده به نظر میرسند، اما باید در نظر داشت که ظرفیت این حیوانات برای یادگیری زبان انسانی بسیار بنیادی است.
این مطالعات نشان میدهد که پستانداران دارای احساساتی مشابه احساسات ما هستند. اگر این حیوانات میتوانند احساسات خود را از طریق زبانی که ما به آنها آموزش دادهایم بیان کنند، آیا ممکن است که حیواناتی مانند اسبها نیز احساساتی مشابه عواطف ما داشته باشند؟
مزایای فرضیه وجود احساسات در اسبها:
- سادهتر شدن آموزش: اگر اسبها دارای احساساتی مشابه انسانها باشند، درک رفتار آنها و آموزش دادن به آنها سادهتر خواهد شد. مثلاً، وقتی اسبها رفتارهایی از خود نشان میدهند که نشاندهنده ترس است، میتوانیم با توجه به شرایط اطراف آنها به راحتی واکنش نشان دهیم.
- احترام بیشتر به حیوانات: اعتقاد به وجود احساسات در اسبها، نیاز به احترام بیشتر به آنها را به ما یادآوری میکند. این احترام شامل توجه به نیازها و احساسات آنها میشود و منجر به نگهداری بهتر و انسانیتر از اسبها خواهد شد.
مضرات فرضیه وجود احساسات در اسبها:
- توجیه رفتارهای ناپسند: یکی از نگرانیهای عمده این است که ممکن است مالکین به راحتی رفتارهای ناپسند اسبها را به حساب احساسات آنها بگذارند. به عنوان مثال، گاز گرفتن یک رهگذر را به عنوان یک روز بد یا ناراحتی تلقی کنند.
- ایجاد توقعات نادرست: اگر ما فرض کنیم که اسبها دارای سطح بالایی از اخلاق و کدهای رفتاری مانند انسانها هستند، ممکن است توقعات غیرواقعی از آنها داشته باشیم. این موضوع میتواند منجر به نارضایتی و مشکلات رفتاری بیشتر شود.
نتیجهگیری:
با وجود اینکه علم هنوز در حال بررسی و تأیید این فرضیه است، شکی نیست که حیوانات، از جمله اسبها، دارای شخصیتهای فردی و احساساتی هستند که باید مورد احترام و توجه قرار گیرد. توجه به احساسات اسبها میتواند به بهبود روابط ما با آنها و ارتقاء کیفیت زندگیشان کمک کند. بنابراین، حتی اگر علم نتواند به طور قطعی این احساسات را ثابت کند، نگاه احترامآمیز به حیوانات و توجه به نیازهای آنها، همیشه راه صحیحی است.
پیشنهاد:
پیشنهاد میشود جامعهای را شکل دهیم که در آن به حیوانات، از جمله اسبها، با احترام و محبت بیشتری نگاه شود و به احساسات و نیازهای آنها اهمیت داده شود. این کار نه تنها به نفع حیوانات است، بلکه برای جامعه و محیط زیست نیز مفید خواهد بود.