آشنایی با اسب رعنا

همواره حضور سوارکاران ایرانی در مسابقات بین المللی از افتخارات همه ما ایرانیان بوده اما زمانیکه یک سوارکار ایرانی به همراه اسب ایرانی خود در چنین مسابقاتی شرکت کرده و موفق به کسب مقام اول شود برای همیشه در ذهن  هموطنان خود ثبت خواهد شد. اسب اسطوره ای این هفته ازمجله هفتگی پدوک را اختصاص دادیم به رعنا، مادیانی که با درخشش خود خاطراتی به یاد ماندنی را برای همگان به جا گذاشت.

طی گفتگویی که با جناب آقای رضایی مالک محترم رعنا داشتیم، ایشان درباره او چنین گفتند :

در زندگی هیچ موجودی را به اندازه اسب دوست نداشتم. سال 67 زمانیکه ترکمن ها در نوروز آباد اسب های کورس بسیار خوبی را از گنبد به تهران آورده بودند، رعنا را خریدم. آنها اسب های خوب را که در مسابقات مقام کسب می کردند نمی فروختند و آنهایی که فکر میکردند به درد نمیخورند و برایشان هزینه اضافی دارد را میفروختند از آنجایی که رعنا در مسابقات کورس تا آن زمان موفق نبود، برای فروش گذاشته شده بود. آن روز من به همراه خداداد اصلانی که در آن زمان کودکی بسیار پر انرژی بود رفتیم نوروز آباد تا چند اسب برای کلاس بخریم و من چهار اسب انتخاب کردم و مجموعا” 100 تومان بابت آنها پرداخت کردم یعنی هر اسب 25 تومان.

وقتی اسبها را به باشگاه آوردم، یکی از کارمندانم راجع به رعنا  گفت ” اون اسب نیله، تا یکی دو روز دیگر میمیرد” . رعنا اسبی ریز جثه و ضعیف بود. اول برای اسب ها اسم انتخاب کردم یکی از شاگردانم که اسمش رعنا بود از من خواهش کرد تا اسمش را روی این مادیان نیله بگذارم و اینگونه شد که این اسب را رعنا نامیدم.

در آن زمان رعنا دوساله بود و من بسیار به او رسیدگی می کردم و خیلی وقت برای تمرین با او صرف می کردم.

اولین مسابقه ای که با رعنا شرکت کردم، مسابقه ای بود که توسط جناب سرهنگ نشاطی و در باشگاه فرح آباد برگزار شد. رعنا در این مسابقات اول شد. بعد از آن در جام مقدم که توسط آقای پزشک نیا برای بزرگداشت آقای مقدم برگزار شد، با رعنا دوم  شدیم و آقای رضا غدیری اول شدند. خاطرم هست در آن مسابقه زیر یکی از مانع ها آب بود و رعنا تا به آن زمان همچین چیزی ندیده بود.

رعنا از پنج سالگی وارد جام ها و مسابقات بزرگ شد. در جام یگانگی او به همراه آقای علیرضا خوشدل و من با اکتای شرکت کردم. که در نتیجه رعنا اول شد و اکتای دوم شد.

رعنا و آقای رضایی در مسابقات قهرمانی کشور سال 74 قهرمان شدند و همین دو در سال 77 دوم شدند.

وقتی از آقای رضایی درباره ارتباطشان با رعنا پرسیدیم به راحتی می شد اشکی که در چشمانشان حلقه زده را دید. ایشان گفتند:

ما با هم بسیار صمیمی بودیم و وقتی من وارد باشگاه می شدم رعنا با دست  به درب اصطبل میزد تا مرا به سمت خود بکشد و من نوازشش کنم و هویجی به او بدهم.

مسیر زندگی رعنا با یک اتفاق ساده تغییر کرد و شاید همین هم باعث شد که او به یک اسطوره تبدیل شود. پسر آقای رضایی (افشین رضایی) برای خدمت سربازی اعزام شدند. روزی سردار فدوی از آقای رضایی درخواست کردند تا هفته ای دو روز با اعضاء تیم آنها تمرین کنند و در نهایت در سال 1375 همان تیم برای مسابقات ارتش جهانی که بهترین های دنیا در آن شرکت میکردند، اعزام شدند. آقای رضایی و رعنا هم به عنوان عضوی از تیم پنج نفره ارتش جمهوری اسلامی ایران به سوریه اعزام شدند.

طبق اطلاعات منتشر شده درباره مسابقه، قرار بود مسابقات تیمی در ارتفاع 115 و مسابقات انفرادی در ارتفاع 140 و در مانژ شنی برگزار شود.

تیم ایران متشکل از سوارکاران و اسبهایشان با یک هواپیمای 747 اختصاصی به سوریه رفتند. در آن زمان بشار اسد ولیعهد سوریه بود.

در مسابقات تیمی، تیم ایران اول شد. اما متوجه شدند که مسابقات پرش انفرادی قرار است به جای مانژ شنی در مانژ چمن برگزار شود. سوارکاران تیم ما به دلیل عدم آمادگی برای شرکت در چنین مسابقه ای و نداشتن تجهیزات لازم همگی از شرکت در مسابقه امتناع کردند. این خبر به گوش سردار فدوی رسید و در نهایت به اصرار ایشان قرار شد آقای رضائی و آقای محمد کرمی در مسابقات شرکت کنند.

آنها اسب ها را گرم کردند و از مسیر دیدن کردند. به خاطر خطرات احتمالی که آنها را تهدید میکرد، همه بسیار نگران بودند.

آقای رضایی درباره این مسابقات چنین گفتند:

رعنا خیلی خوب می پرید او را به مانژ تمرین بردم و از آقای بهرامی خواستم تا مانع را در ارتفاع160 تنظیم کند و رعنا با اطمینان تمام مانع 160 را پرید.

مسابقه شروع شد ما دور اول را با 4 خطا طی کردیم. اسب روی چمن سر میخورد. در پایان بسیاری از سوارکاران با 4 خطا مسیر را طی کردند اما زمان رعنا از همه بهتر بود.

در دور دوم رعنا بی خطا پرید و ما توانستیم مقام اول مسابقات 140 جام ارتش های جهان را از آن خود کنیم و من زیباترین لحظات زندگیم را با رعنا تجربه کردم که هیچ وقت فراموشش نخواهم کرد. در همان سال(1375) بعد از مسابقات سوریه رعنای 10 ساله را 14 میلیون تومان می خریدند اما ارزش او برای من قابل مقایسه با پول نبود.

بارز ترین خصلت رعنا از دید آقای رضایی:

رعنا نجیب ترین اسبی بود که در زندگیم دیدم و بسیار حرف گوش کن بود.

از ایشان درباره تاثیر رعنا در تفکر و زندگیشان پرسیدیم:

رعنا همیشه دلش پر بود و باعث میشد تا من هم با اعتماد و اطمینان بسیار در مسابقات شرکت کنم و او باعث شد که این اطمینان و شهامت در وجودم نهادینه شود.

رعنا یکی از پنج اسبی بود که هیچگاه در زندگیم فراموش نمیکنم. بالاترین مانعی که با او پریدم 175  در تمرین و 145 در پارکور بود.

آقای شجاعی مهر درباره رعنا گفت:

رعنا در زمان خودش جزء پنج اسب برتر ایران بود و من به شخصه استیل و رفتار این مادیان را بسیار دوست دارم.

علیرضا خوشدل درباره رعنا گفت:

رعنا یک اسب افسانه ای است که با وجود ایرانی بودن و جثه ریزش باعث افتخار همه ایرانی هاست.